نگاه مرد مسافر به روي زمين افتاد :

"چه سيب هاي قشنگي !

حيات نشئه تنهايي است."

و ميزبان پرسيد:

قشنگ يعني چه؟

- قشنگ يعني تعبير عاشقانه اشكال

و عشق ، تنها عشق

ترا به گرمي يك سيب مي كند مانوس.

و عشق ، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگي ها برد ،

مرا رساند به امكان يك پرنده شدن.

- و نوشداري اندوه؟

- صداي خالص اكسير مي دهد اين نوش.

و حال ، شب شده بود.

چراغ روشن بود.

و چاي مي خوردند.

- چرا گرفته دلت، مثل آنكه تنهايي.

- چقدر هم تنها!

- خيال مي كنم

دچار آن رگ پنهان رنگ ها هستي.

- دچار يعني

- عاشق.

- و فكر كن كه چه تنهاست

اگر ماهي كوچك ، دچار آبي درياي بيكران باشد.

- چه فكر نازك غمناكي !

- و غم تبسم پوشيده نگاه گياه است.

و غم اشاره محوي به رد وحدت اشياست.

- خوشا به حال گياهان كه عاشق نورند

و دست منبسط نور روي شانه آنهاست.

- نه ، وصل ممكن نيست ،

هميشه فاصله اي هست .

اگر چه منحني آب بالش خوبي است.

براي خواب دل آويز و ترد نيلوفر،

هميشه فاصله اي هست.

دچار بايد بود

و گرنه زمزمه حيات ميان دو حرف

حرام خواهد شد...