قناری گفت: کره ی ما،

کره ی قفس ها با میله های زرین و چینه دان چینی.

ماهیِ سرخ ِ سفره یِ هفت سینش

به محیطی تعبیر کرد

که هر بهار

متبلور می شود

کرکس گفت: سیاره ی من

سیاره ای بی همتا که در آن

مرگ

مائده می آفریند

کوسه گفت: زمین

سفره ی برکت خیز اقیانوسها

انسان سخنی نگفت

تنها او بود که جامه به تن داشت

و آستینش از اشک تر بود...

 (استاد شاملو)

***********************************

  در تو

 هــــزار مزرعـــه خشـــخاش تازه است.

آدم

به چشم های تو معتاد می شود...

 

********************************

 

 تو با کاف کوچکتر می شوی پسرم

 

اتاق با کاف کوچکتر می شود

 

اما نارنج ها ...

 

 **********************************

بعدا نوشت :

 

شمع ها را روشن بگذار

 

پول برقشان با من

 

فقط امروز...

 

تولد دوست عزیزم مبارکککک....